در مورد تحریم‌ های امریکا علیه روسیه که در واقع، به نوعی عزاداری کاخ سفید در قبال مرگ جاسوس و مزدور شناسنامه‌ دارش بنام ناوالنی در زندان‌های این کشور بود نوشتیم، اما برای اینکه حجم کینه و حقد مقامات امریکایی را نسبت به روسیه بدانید و بدانید که آتش این تحریم‌ ها و عملکرد بد و زیانبار این کشور علیه روسیه از گور چه کسی بلند می‌ شود، باید نیم نگاهی به حضور اروپای شرقی‌ ها و یهودی‌ ها در ساختار سیاسی و تصمیم‌ سازی امریکا داشته باشید. در این زمینه قبلاً بارها نوشته بودیم اما به نظر می‌رسد باز هم می‌توان آن را یادآوری کرد.
 
باز هم پای یک کفتار چاق و زشت در میان است، یک یهودی‌ زاده کینه‌ای و عقده‌ای به نام «ویکتوریا نولاند» که مانند بلینکین و دیگر یهودی‌ ها و یهودی‌ زاده‌های حاضر در ساختار قدرت امریکا، کینه‌ای عمیق و شدید از روسیه و شخص پوتین دارند. آن‌ها، ولادیمیر پوتین را مانع مهم در فروپاشی روسیه و تشکیل قدرت یهودی جدید در شرق اروپا می‌دانند که قرار بود در آینده در این منطقه تشکیل شود و به نوعی، امپراتوری «خزرها» یا «خضرها» را در شمال دریای کاسپین تا دریای سیاه احیا کند.
 
ویکتوریا نولاند از جنس همین افراد است که در امریکا لانه کرده‌ اند تا این کشور را تشکیل دهند، چرا که به زعم آن‌ها «اسرائیل» نه توان بقا در غرب آسیا را دارد و نه جایی در جهان وجود دارد که صهیونیست‌ ها و «یهودی‌ها» بتوانند به آنجا بروند. یکی از اصلی‌ ترین دلایل فروپاشی شوروی، حضور و نفوذ یهودی‌ ها بود که برای رسیدن به هدف غایی خود آن را از درون نابود کردند، همان گونه که پوتین به زبان بی‌زبانی به ناچار گفت: «ما آن را انجام دادیم تا به غرب اطمینان دهیم که روسیه مشکل نیست»
 
اما در واقع، این اطیمنان هیچ ارزشی برای غرب نداشت و آن‌ها روسیه را بسیار بزرگ می‌ دانستند و در صدد نابودی‌ اش برآمدند. یلتسین مامور این کار بود، اما ولادیمیر پوتین کسی بود که روسیه رنجور و بیمار را پرستاری کرد و به قدرتی تبدیل کرد تا امروز امثال ویکتوریا نولاند با تمام کینه و حقد و عقده از اعمال «تحریم‌های خُردکننده و ویرانگر» علیه روسیه بگویند! این نحوه بیان نشان می‌دهد آنچه این لابی ویرانگر در کاخ سفید در این دو سال علیه روسیه انجام داده‌اند حاصل جمعش برابر با صفر بوده است.
 
نولاند در جریان یک رویداد مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی گفت: «ما یک بسته جدید خُرد کننده از تحریم‌ ها، صدها و صدها و صدها مورد در چند روز آینده خواهیم داشت.» به نظر کشته شدن ناوالنی برای غربی‌ها چنان سنگین بوده که «سگ هاری» مانند نولاند را این گونه به زوزه کشیدن وادار کرده است. آن‌هایی که ناوالنی را به روسیه فرستادند با این توهم که روسیه را می‌شود از درون سرنگون کرد، حالا ناچار هستند در عزایش از تحریم‌های ویرانگر بگویند.
 
نولاند که در دولت پیشین امریکا هم در قدرت حضور داشته و شاید شوهرش را هم برخی بشناسند، از جمله افرادی بودند که مبتکر و ایده‌ پرداز جنگ در اوکراین به شمار می‌رفتند؛ آن‌ها برنامه‌ ای مدون، طولانی‌مدت و به حساب خودشان، حساب‌شده برای نابودی روسیه تدارک دیده بودند، اما از آنجایی  که شیطان در نهایت مغلوب می‌شود، سرمایه‌ گذاری صدها میلیارد دلاری غرب روی جنگ علیه روسیه هم شکست خورد و با ورود ارتش روسیه به اوکراین همه طرح‌های آن‌ها بر باد رفت.
 
آن‌ها حالا شکست را پذیرفته‌ اند و می‌ دانند که دیگر حریف روسیه نمی‌شوند و فقط امیدشان به همین تحریم‌ ها است، تحریم‌ هایی که از ماه‌ها پیش از شروع جنگ فکر همه ابعاد آن را کرده بودند و «ایمان» داشتند با توجه به حجم بالای وابستگی روسیه به اقتصاد غرب و سرمای ه‌گذاری اروپایی‌ ها در این کشور، این تحریم‌ ها همراه با تداوم نبرد روسیه را از پا درآورده، پوتین را سر میز مذاکره حاضر کرده و آنچه آن‌ ها دوست دارند (در واقع در خواب و خیال می‌دیدند) را از او خواهند گرفت و روسیه دیگر روسیه نخواهد شد.
 
اما از شکست روسیه و پوتین به اینجا رسیده‌ایم که طراح اصلی و ایده‌پرداز این جنگ که همین ویکتوریا نولاد باشد در مورد جنگ در جبهه شرق اروپا می‌گوید: «اوکراین و ایالات متحده به دنبال جنگ گسترده‌ تر با روسیه در اروپا نیستند. مهم است که ما وارد یک جنگ بزرگ تر اروپایی نشویم. اوکراین این را نمی‌خواهد. ما این را نمی‌ خواهیم. ایالات متحده تلاش کرده است تا تحویل کمک‌ های نظامی به اوکراین را بر اساس نیازهای میدان جنگ و آنچه در دسترس است، تنظیم کند.»
 
کسی که در خلوت خودش و در نشست‌ های خصوصی تا دو سه ماه پس از شروع جنگ از تاثیر تحریم‌ ها بر روسیه، ریختن آن‌ها به خیابان، رها کردن ناوالنی و انتخاب او به عنوان رهبر آینده روسیه می‌گفت، حالا می‌ گوید: «امریکا و اوکراین! دنبال جنگ گسترده‌ تر با روسیه در اروپا نیست.» اما همچنان امیدوار است که تحریم‌های خُرد کننده و ویرانگری که چیزی جز تبلیغاتِ ناشی از فلاکت و بدبختی امریکا نیست، هنوز اثرگذار باشد، اما این واقعه به هیچ عنوان شکل نخواهد گرفت.
 
حقیقت امر آن است که همین لابی ویرانگر صهیونیستی – یهودی که ناتو را وارد اوکراین کردند تا سوار بر دوش امریکا این بار یک کشور یهودی در شمال دریای کاسپین و شرق اروپا درست کنند (مانند رژیم صهیونیستی که بر دوش انگلیسی‌ها بنا گذاشته شد) بازنده بزرگ این نبرد هستند. آن‌ها که امیدوار بودند روزی به این کشور خیالی بازگردند و همه یهودیان را به این منطقه آورده و کشوری با جمعیت ده‌ها میلیونی درست کنند، تمام این آرزو را به گور بردند. این جماعت همان گونه که غرب آسیا را 75 سال درگیر جنگ و خونریزی کرد، می‌ خواست با روسیه نیز همین کار را کند اما ملت روسیه اجازه ندادند. شاید حالا بهتر بدانید چرا مردم روسیه در کنار اروپایی‌ها روز به روز بیشتر از یهودی‌ ها بدشان می‌ آید....